مهدویت
از دیدگاه شیعه، امامن معصوم دوازده نفرند کهنخستین
آن ها علی بن ابیطالب(علیه السّلام) و اخرینشان حضرت
ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) است که ایشان به
اذن خدا در پس پرده ی غیبت است، اما روزی که جهان پر
از ظلم و ستم شده باشد، به اذن خدا با ظهور خود جهان
را از عدل و داد پر خواهد کرد و اسلام را در سراسر
عالم خواهد پراکند. بی شک تحقق این امر، هدف نهایی
پیامبران الهی به ویژه پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله
وسلّم) است.
امام دوازدهم فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) در
پانزدهم شعبان سال 255هجری در شهر سامرا چشم به دنیا
گشود. نام و کنیه ی آن حضرهمانند نام و کنیه ی پیامبر
(صلی الله علیه و آله و سلم)است و از لقب های ایشان می
توان به حجت، مهدی،قائم و ولی عصر اشاره نمود.
حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) دو غیبت
داشتند: غیبت کبری و غیبت صغری. غیبت صغری از سال 260
هجری، یعنی با شهادت امام یازدهم آغاز شد. البته از
آن جا که حضرت در دوران کودکی و پیش از امامت نیز از
دیده ها پنهان بودند، برخی آغاز غیبت را هنگام ولادت
ایشان یعنی سال ۲۵۵هجری می دانند که پایان آن نیز
سال329 هجری است.
در دوران غیبت صغری، شیعیان از طریق چهار نایب خاص
با حضرت ارتباط داشتند:عثمان بن سعید که از اصحاب
امام هادی و امام عسکری(علیهما السّلام) بود؛ محمدبن
عثمان، فرزند نایب اول که نیابتش تا سال۳۰۵ هجری به
طول انجامید؛ حسین بن نوح نوبختی، از عالمان برجسته ی
شیعه که تا سال 326 نیابت داشته و سرانجام علی بن محمد
سمُری که نیابت وی تا سال 329هجری بود. چند روز پیش از
مرگ نایب چهارم، حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه
الشّریف) ضمن قدردانی از نایبان خاص خود آغاز غیبت
کبری را اعلام نمود که این دوره از غیبت تاکنون نیز
ادامه دارد. در دوران غیبت کبری، شیعیان برای امور
شرعی و حکومتی خود باید به نایبان عام حضرت، یعنی
فقیهان آگاه و عادل مراجعه نمایند.
بر پایه روایات اسلامی، اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(عجل
الله تعالی فرجه الشّریف) و مصلح جهانی، امری
تردیدناپذیر است؛ چنان که پیامبر(صلی الله علیه و آله و
سلم) فرمودند:
لَولَم یبقَ مِن الدنیا اِلا یومٌ واحدٌ لَطَوَلَّ الله ذلک الیوم
حتی یَخرُجَ رَجُلًٌ مِن وُلدی فَیَملأها عَدلاً و قِسطاً کَما مُلِئَت
ظلماً و جوراً؛ اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نمانده
باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی می کند تا
مردی از فرزندان من قیام نمایند و دنیا را از عدل و
قسط پر سازد، همان گونه که از جور و ستم پر شده است.
بنابراین قیام و ظهور مردی از خاندان پیامبر(صلی الله
علیه و آله و سلم) در آخرالزمان، باور تمامی
مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است، اما اختلاف در این
است که آیا مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) از مادر
متولد شده و هم اینک زنده است؛ یا این که در آینده
به دنیا خواهد آمد؟ عالمان شیعه و محققان اهل سنت بر
آنند که آن حضرت در سال ۲۵۵هجری از مادر متولد شده و
اکنون در پس رده غیبت است، گروهی از اهل سنت نیز
معتقدند که ایشان در آینده متولد خواهد گشت.
قرآن و غیبت
از دیدگاه قرآن، اولیای الهی بر دو دسته هستند: او
ظاهرکه مردم او را می شناسند و ولی غایب که از نظرها
پنهان است و مردم وی را نمی شناسند، هرچنداو درمیان
آن هاست و از حال ایشان با خبر است.
قرآن در آیه ای به هردو دسته اشاره می کند؛ یکی حضرت
موسی (علیه السّلام) و دیگری حضرت خضر(علیه السّلام) که
در سفر دریایی و زمینی همراه بودند. حضرت خضر(علیه
السّلام) به گونه ای بود که حتی حضرت موسی(علیه السّلام)
او را نمی شمناخت و تنها با با راهنمایی و اشاره ی خدا
بود که او را شناخت و از علمش بهره برد:
تا بنده ای از بندگان ما از بندگان ما را یافتند که
از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و از نزد خود بدو
دانشی آموخته بودیم؛ موسی به او گفت:« آیا تو را –
به شرط این که از بینشی که آموخته شده ای به من یاد
دهی – پیروی کنم؟»
قرآن سپس به کارهای سودمند آن ولیّ الهی اشاره می کند
که مردم او را نمی شناختند، ولی از آثار و برکات وجود
او بهره مند بود.
حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) نیز به همین
سان، ولیّ ناشناخته ای است که مایه برکات بسیار برای
امت است.از این رو، غیبت حضرت به معنای جدایی او از
جامعه نیست، بلکه وی بر پایه ی روایات، همانند خورشیدِ
در پس ابر است که دیدگان آن را نمی بیند، اما به اهل
زمین نور و گرمی می بخشد.
افزون بر این، در طول غیبت حضرا ولی عصر(عجل الله
تعالی فرجه الشّریف)بسیاری از پاکدلان و پارسایان که
شایستگی تشرف به حضور وی را داشته اند، به محضرش
رسیده و از او بهره برده اند و دیگران نیز به واسطه
آن ها از برکات وجودی آن حضرت بهره مند شده اند.
راز غیبت
غیبت حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) یکی از
رازهای الهی است که شاید ما نتوانیم به کُنه و حقیقت
آن پی ببریم. غیبت های موقترهبران الهی از میان مردم، در
امت های گذشته نیز سابقه داشته است: موسی بن عمران
(علیه السّلام) چهل روز از امت خودغایب شد و در میقات
به سر برد. حضرت مسیح(علیه السّلام) به مشیت الهی از
دیدگاه امت خویش پنهان گردید، به گونه ای که دشمنان
قادر به کشتن او نگشتند. حضرت یونس(علیه السّلام) نیز
مدتی از قوم خود غایب شد.
اصولاً هرگاهملبی از طریق نقل متواتر ثابت شود، ولی
انسان نتواند به راز آن کاملاً پی ببر، نباید آن را
مورد تردید یا انکار قرار داد. بی شک غیبت حضرت ولی
عصر(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) نیز از این قاعده
بیرون نیست، اما با این حال می توان با اندیشه ی
محدود انسانی، تا اندازه ای راز غیبت را دریافت.
خداوند امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را
آخرین حجت معصوم برای تحقق آرمانی بزرگ – یعنی عدل
فراگیر و به اهتراز درآوردن پرچم توحید در سراسر جهان
– در نظر گرفته است. بی گمان تحقق این مهم، نیازمند
آگاهی روحی و شک.فایی عقل و دانش بشری است تا مردم،
استعداد پذیرش آن رهبر الهی را بیابند. اگر آن حضرت
پیش از فراهم شدن مقدمات و بستر مناسب ظهور کند،
چونان دیگر حجت های الهی، پیش از انجام وظیفه ی خود
دیده از جهان برخواهد بست.
در روایات نیز به این حکمت اشاره است؛ چنان که امام
باقر(علیه السّلام) می فرماید: برای حضرت قائم غیبتی
است قبل از ظهور. راوی علت آن را جویا شد. امام
(علیه السّلام) فرمود: برای جلوگیری از کشته شدن.
افزون بر این، در برخی از روایات، مسئله ی آزمون الهی
نیز مطرح شده است؛ بدین معنا که مردم در عصر غیبت
آزموده می شوند تا مراتب استواری پانان در ایمان و
اعتقاد سنجیده شود.
طول عمر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشّریف)
از آن جا که حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) در
سال 255 هجری دیده به جهان گشوده است از عمر شریف
ایشان بیش از یازده قرن می گذرد. اصولاً عمر طولانی با
توجه به قدرت گسترده و نامتناهی خداوند، امر پیچیده
ای نیست؛ یعنی خدایی که وجود و بقای همه مخلوقات به
اراده ی اوست، می تواند عمر حجت خود را بسیار طولانی
گرداند، چنان که در امت ها ی پیشین نیز عمر برخی را
طولانی نموده است. برای نمونه قرآن رسالت حضرت نوح را
نهصدوپنجاه سال می داند و درباره ی حضرت یونس(علیه
السّلام) نیز می فرماید:
فَلَولا أَنّهُ کانَ مِنَ المُسَبِّحینَ* لَلَبِثَ فِی بَطنِهِ إلی یَومِ
یُبعَثونَ؛ و اگراو از زمره ی تسبیح کنندگان نبود؛ قطعاً
تا روزی که برانگیخته می شوند، در شکم آن (ماهی) می
ماند.
بر اساس این آیه، عمر و حیات انسان تا روز قیامت،
امری ممکن است. از سوی دیگر، دانشمندان معتقدند که
اگر انسان از برخی عوامل مانند سوءتغذیه، اضطراب های
روحی و روانی و جز این ها دوری کند، عمری بسیار
طولانی تر از عمر معمول خواهد داشت.
بنابراین با توجه به آن چه بیان شد، عمر طولانی حضرت
مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) از نظر قرآن و علم
کاملاً پذیرفتنی است.
هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشّریف)
این امر از رازهایی است که مانند زمان برپایی روز
رستاخیز، فقط خدا به آن عالم استو بس. بنابراین نمی
توان ادعای افرادی که می گویند وقت ظهور حضرت را می
دانند پذیرفت. البته در روایات، نشانه هایی کلی برای
ظهور حضرت بیان شده که به دو دسته ی نشانه های حتمی
و غیرحنمی تقسیم می شود.
معنای انتظار
اکنون جای طرح این پرسش است که وظیفه ی مسلمانان در
دوران غیبت چیست؟
بر اساس روایاتی که از حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه
الشّریف) نقل شده است در زمان غیبت، مردم برای امور
دینی و دنیایی خود باید به مجتهدان آگاه و عادل
مراجعه کنند و دستورهای آنان را که چیزی جز عمل به
قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامن
معصوم(علیهم السّلام) نیست سرلوحه ی کار خویش قرار
دهند. هم چنین وظیفه دارند در انتظار ظهور حضرت
باشند و ازخدا بخواهند فرج ایشان را نزدیک گرداند.
اما معنای انتظار چیست؟ انتظار در لغت به معنای «چشم
به راه بودن» و در اصطلاح چشم به ظهور حضرت مهدی(عجل
الله تعالی فرجه الشّریف) داشتن است. در انتظار نوعی عمل
و کوشش وجو دارد: شخص منتظر در عین حال که چشم به
راه است،می کوشد تا زمینه و محیط را به گونه ای مناسب
برای فرد مورد انتظار درآورد.حضرت یعقوب(علیه السّلام)
با آن که در انتظار فرزندش حضرت یوسف(علیه السّلام)
بود، به فرزندان خود نیز فرمود:
یا بَنِیَّ اذهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لاتَیأَسُوا مِن
رَوحِ اللهِ؛ ای پسران من، بروید و از یوسف و برادرش
جستجو کنید واز رحمت خدا نومید مباشید.
از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز روایت شده
است:برترین اعمال امت من، انتظار فرج از ناحیه ی
خداست.
در این روایت، انتظار از سنخ عمل شمرده شده، نه خمودگی
و انفعال. از این رو در پاسخ این پرسش که در عصر
غیبت وظیفه ی مسلمانان چیست، باید گفت: آنان باید با
خودسازی و دگرسازی و بنای جامعه ای نمونه، یعنی با
عمل به آمزه های دینی و تبلیغ عملی و گفتاری، زمینه
ی ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را
فراهم نمایند؛ زیرا سنت الهی بر این تعلق نگرفته است
که سرنوشت آدمیان از طریق اعجاز – و به طور دفعی –
تغییر کند، بلکه تا اندیشه و روان و فطرت آن ها
آماده نگردد، سرنوشت آنان تغییر نخواهند یافت. در
قرآن می خوانیم: إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حتی یغیِّروا ما
بِأَنفُسِهِم؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا
آنان حال خود را تغییر دهند.
برای خودسازی بی شک باید پرهیزگار بود و اخلاق نکو
داشت. امام صادق(علیه السّلام) در این باره می فرماید:
« هرکس خوشحال است که از اصحاب امام قائم باشد، باید
منتظر باشد و در حالی که منتظر است، به ورع و اخلاق
نیکو متصف شود.
سیمای جامعه ی انسانی در عصر ظهور
در عصر ظهور، ظلم و فساد رخت بر می بندد و عدل و قسط
جای آن را در همه ارکان و ابعاد جامعه می گیرد که به
برخی از مصادیق آن اشاره می کنیم:
تکامل و اعتلای عقلانیت
بسط و کمال علم و معرفت و حکمت
تحقق وحدت و صمیمیت
توسعه ی دیانت و معنویت
تکامل اخلاق
زوال تبعیض و گسترش رفاه عمومی
تحقق آزادی
گسترش صلح جهانی
تحقق عدالت فراگیرجهانی
وفور نعمت و باروری و بازدهی منابع
گسترش امنیت
ارتقای سطح معیشت و ریشه کن شدن فقیر
توسعه ی آبادانی
ارتقای صنعت و فن آوری
صیانت و سلامت محیط زیست
تحقق رضایتمندی مردم
افول دولت های باطل
برگرفته از کتاب:اندیشه اسلامی۲
نوشت: آیت الله جعفر سبحانی
دکتر محمد محمدرضایی