آیه ولایت
معتقدند آیه ی ولایت درباره ی علی(عَلَیهِ السَّلام) که در
حال نماز، انگشترخویش را به مستمند بخشید، نازل شده
است:
إِنَّما وِلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ
الصَّلاةَ و یُوتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعُونَ؛ ولیّ شما، تنها خدا
و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند: همان کسانی
که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.
دلالت آیه بر امامت علی(عَلَیهِ السَّلام) با ذکر مقدماتی
آشکار می گردد:
- بسیاری از مفسران و محدثان درباره ی شأن نزول این
آیه گفته اند: سائلی وارد مسجد شد و درخواست کمک
کرد، اما کسی به او چیزی نداد. امام درحالی که در
رکوع بود، با انگشت کوچک خود که انگشتری در آن بود،
به فقیر اشاره کرد تا انگشتری را از دست درآورد. فقیر
نیز انگشتری را از دست امام درآورد و رفت.
هنگامی که این خبر به پیامبر(صََّلی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم)
رسید، از خدا چنین درخواست نمود:« همان طور که برای
موسی(عَلَیهِ السَّلام) از خاندان خودش وزیری معین نمودی،
پروردگارا برای من نیز از اهل بیتم وزیری معین
بفرما.» در این لحظه فرشته ی وحی فرود آمد و آیه ی
یاد شده را برای پیامبر(صََّلی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم)
خواند.
بنابر آن چه بیان شد مقصود از« الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ
یُقیمُونَ الصَّلاةَ...» در آیه ی مورد بحث، علی بن ابی طالب
(عَلَیهِ السَّلام) است.
- تعبیر«ولیّ» در این آیه به معنای سرپرست، حاکم و
صاحب اختیار است که خداوند اصالتاً و پیامبر(صلی الله
علیه و آله و سلم) و جانشین وی نیز در پرتو موهبت
الهی عهده دار آن هستند، چرا که اگر ولیّ به معنای
دوست، ناصر و یاور باشد، انحصار آن به سه نفر – که از
تعبیر«إِنَّما»(به معنای تنها) برمی آید – بی معنا
خواهد بود؛ چه آن که مطابق آیات، مؤمنات جملگی دوست
و یاور یکدیگرند.
شاهد این مدعا آیه ی بعدی است که می فرماید:
وَ مَن یَتَوَلَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزبَ اللهِ هُمُ
الغالِبُونَ؛ و هرکس خدا و پیامبر او و کسانی را که
ایمان آورده اند، ولیّ خود بداند، (پیروز است چرا که)
حزب خدا همان حزب پیروزمندانند.
این آیه قرینه ی دیگری است بر این که ولیّ به معنای
سرپرست، حاکم و صاحب اختیار است؛ زیرا تعبیر «حزب
الله» و غلبه بر دشمنان، مربوط به تشکیل حکومت اسلامی
است که از نوعی تشکل و همبستگی اجتماعی برای هدفی
مشترک حکایت می کند، نه یک دوستی ساده. از سویی دیگر،
اگر «ولیّ» به معنای دوست و یاور بود، تعبیر«وَالَّذینَ
آمَنُوا» کافی بود و هرگز ضرورتی نداشت موضوع نماز و
زکات مطرح گردد؛ چرا که مؤمنان همه با هم دوست بوده و
ناصر یکدیگرند. ممکن است گفته شود علت بازگویی نماز و
زکات، اهمیت این امر است که یکی نظام عبادی و دیگری
مالی است. در پلسخ می توان گفت اگر هم ذکر نماز
وزکات به جهت اهمیت آن باشد، اما در آیه به نکته
دیگری اشاره شده و آن اعطای زکات در حال رکوع
نمازاست. این حالت چه خصوصیتی دارد که در آیه درآمده
است؟
بنابراین از تعبیر« وَالَّذینَ آمَنُوا»، فرد خاصی اراده
شده چرا که مقصود همه مؤمنان بودند، دلیلی نداشت که
این قید در آیه بیاید و اگر آیه به فرد خاصی نظر
داشته است، دیگر نمی توان گفت مقصود از«ولیّ»، دوست و
یا یاور است.
- منظور از زکات در این آیه، اصطلاح فقهی آن نیست،
بلکه معنای عام قرآنی آم مطمح نظر است. قرآن به هر
انفاقی که برای خدا انجام گیرد، زکات می گوید که اعم
از زکات واجب و مستحب(انفاق) است. قرآن این واژه را
در آیات مکی به کار برده است در حالی که زکاتِ اصطلاحی
بعد از هجرت واجب شده. بر این اساس، این اشکال که به
بخشش انگشترزکات نمی گویند، برطرف می گردد.
- برخی می گویند اگر مقصود آیه، امیرالمؤمنین(علیه
السّلام) است، چرا الفاظ« الَّذینَ آمَنُوا»، « الَّذینَ
یُقیمُونَ»، «یُوتُونَ» و « هُم راکِعُونَ» به صورت جمع آمده
است؟
پاسخ ان است که، در قرآن به کرّات الفاظ جمع در مورد
فرد به کار رفته است. برای مثال، در آیه ی مباهله
(آیه 3 سوره مائده) کلمه ی«نِساءَنا»(=زن های ما)
و«اَنفُسَنا» (=جان های ما) به صورت جمع آمده؛ حال آن که
مفسران اسلامی اتفاق نظر دارند که مقصود از «زن های
ما» فاطمه زهرا(سَلامُ الله عَلَیها) و مراد از «جان های
ما» علی(عَلَیهِ السَّلام) است. هم چنین در مواردی بسیار،
هنگامی که خدا از خود سخن می گوید، با این که ذات
خدا یگانه و یکتاست، ضمیر جمع به کار می برد.
بنابراین از آیه به نیکی بر می آید که خدا و پیامبر
(صََّلی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و امیرالمؤمنین(عَلَیهِ
السَّلام) ولایت و حاکمیت بر مؤمنان و حق تصرف در امور
آنان را دارند و هر ولایتی که بر محور آن ها و یا به
اجازت آن ها نباشد، نامشروع است.
برگرفته از کتاب: اندیشه اسلامی۲
نوشته: آیت الله جعفر سبحانی
دکتر محمد محمدرضایی