رحلت حضرت ام البنین

رحلت مادر گرامی حضرت عباس(علیه السلام)، حضرت ام البنین (سلام الله علیها) بر ساحت مقدس حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تمام عاشوریان تسلیت باد.

روزی که بشیر به فرمان امام زین العابدین علیه السلام وارد مدینه شد تا مردم را از بازگشت اسرای آل علی باخبر سازد، ام البنین علیهاالسلام راه را بر او گرفت و فرمود: ای بشیر، از امام حسین چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدای تعالی ترا صبر دهد که فرزندانت عبدالله و جعفر و عثمان شهید شدند. ام البنین گفت: از حسین چه داری؟ بشیر گفت: خدای صبرت دهد که عباس هم شهید شد. ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه زیر آسمان است فدای نام حسین باد! مرا از حسین خبر ده. وقتی که بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به ام البنین داد، آن بانو ناله ای کشید و گفت: ای بشیر، بند دلم را پاره کردی و آن گاه صدا به ناله و شیون بلند کرد.

تا شنید از شهادت آن شاه

ناله سر داد با هزاران آه

منبع

حضور نمادين قرآن و اما حسين (عليه السلام) پس از رسيدن به كربلا

فرارسیدن ایام عزای حسینی بر محضر حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شیعیان و دلباختگان حضرتش تسلیت باد.

 

با تكيه بر گزارش هاى تاريخى ، مى توان گفت كه ادله و قراين فراوانى فراروى امام حسين (عليه السلام) و يارانش بود كه به آنان گوشزد مى كرد؛ نزديك شدن به سرزمين كربلا، حوادث فرجامين زندگيشان را رقم خواهد زد. شگفتا كه آنان هر چه به پايان زندگى خود نزديكتر مى شدند، استواريشان افزونتر مى گشت و غلاقه آنان به امور معنوى از جمله تلاوت قرآن ، فزونى مى يافت . نمومه هايى از اين گزارشها در پى مى آيد.
الف - عشق به تلاوت قرآن
عصر روز نهم محرم ، پس از شروع جنب و جوش در لشكر عمر سعد كه نشان از تصميم جديد آنان داشت ، امام حسين (عليه السلام)، برادر رشيدش را براى به دست آوردن آگاهى دقيق به سوى سپاه دشمن گسيل داشت . حضرت عباس به همراه بيست نفر سپاه اموى آمد و از برنامه تازه آنان پرسيد. گفتند: دستور امير رسيده است تا كار را تمام كنيم . عباس از آن خواست تا در اين كار شتاب نورزند تا نزد امام (عليه السلام) رود و اين پيام را به ايشان برساند. امام حسين (عليه السلام) پس از آگاهى از نقشه دشمن فرمود: عباس من اينك سوى دشمن برو و اگر توانستى هجومشان را تا بامداد فردا به تاءخير انداز و شرارتشان را امشب از ما بازدار، بدان اميد كه جبين بر آستان ربوبى نهيم و از او آمرزش طلبيم . خدا خود مى داند كه من ، چقدر نماز و خواندن كتابش را دوست دارم و شيفته دعا و نيايش بسيار و آمرزش خواهى از اويم ؛ فهو يعلم اءنى قد احب الطلاه له و تلاوه كتابه و الدعاء و الاستغفار.(۱)
همچنين در برخى منابع به نقل از حضرت زينب (عليها السلام ) گزارش ‍ شده است : شب دهم محرم از خيمه خود خارج شدم تا از بردار بزرگوارم و يارانش خبر گيرم . در خيمه اى كه براى امام افراشته بودند، به محضرش ‍ رسيدم . ايشان تنها نشسته بودند و با خدا نجوا مى كردند و قرآن مى خواندند.(۲)
بلندى روح و عزت نفس امام حسين (عليه السلام) و پستى و نامردى لشكريان دشمن ، امرى روشن و بى نياز از استدلال است . اما به راستى چرا امام حسين (عليه السلام) در عصر روز نهم محرم ، با آن كج انديشان دنيازده و دون مايگان سست اراده ، چنين در خواستى را در ميان گذاشت و از آنان خواست تا نبرد را، يك شب ، به تاءخير اندازند و ايشان فرصت مناجات و تلاوت قرآن داشته باشند.
آيا اين همه ، نشانگر جايگاه والاى قرآن نزد امام حسين (عليه السلام) و بيانگر دلبستگى و انس به قرآن نيست ؟ انسى كه در كلام محمد بن حنيفه چنين بازگو شده است : حسين بن على (عليه السلام) در خردسالى پيش از آن كه زبان آموزد و سخن بگويد، آيات وحى را تلاوت مى نمود؛ و قراء الوحى قبل اءن ينطق .(۳)
ب - نعمت بزرگ آگاهى از قرآن
در نظر انسان ژرف نگر و حق مدار، آگاهى از معارف قرآن و آشنايى با آن ، نعمت بزرگى است كه بايد همواره خدا را بر آن ستود. چنين كسانى به درستى دريافته اند كه اگر آگاهى از معارف قرآن با فهم معارف و عمل به آموزه هاى آن همراه گردد، به كاميابى در دنيا و سعادت در عقبى ، فرجام مى پذيرد. نمونه اى برجسته از اين ديدگاه در سخنان امام حسين (عليه السلام) منعكس شده است .
امام سجاد (عليه السلام) سخنان شب عاشوراى سالار شهيدان (عليه السلام) را چنين گزارش نموده اند: پدر بزرگوارم رو به اصحاب ، چنين فرمود: خداى بى همتا و بلند مرتبه را با بهترين و نيكوترين ستايش ها مى ستايم و او را در خوشى و آسايش ، و رنج و سختى سپاس مى گويم . خدايا تو را سپاس كه به ما خاندان پيامبر، نعمت رسالت ارزانى داشتى و با نبوت ، كرامت بخشيدى و به ما قرآن را آموختى ؛ اللهم انى اءحمدك على اءن اءكرمنا بالنبوه و علمتنا القرآن .(۴)
ج - قرآن به دست برابر دشمن
افزون بر دو مورد ياد شده ، برخى از گزارشها بيان مى كند كه امام حسين (عليه السلام) در روز عاشورا قرآن به دست ، در برابر لشكر دشمن حاضر شد.(۵) اين خود نمونه ديگرى از حضور نمادين قرآن در كربلاست .(۶)
راستى ، همراه داشتن قرآن در چنان لحظات دشوار و پر التهاب ، بيانگر چه تفكر و نماد كدام انديشه است ؟ شايد بتوان پاسخ اين پرسش را در كلام استاد جوادى آملى - حفظ الله و اءبقاه - يافت ؛ آن جا كه ايشان حركت امام حسين (عليه السلام) را به دور از خونريزى و فساد - كه دو آموزه تعالى بخش قرآن است - دانسته و چنين نگاشته اند:
((سالار شهيدان هرگز در انديشه كشتار و خويريزى نبود. هدف اصلى آن حضرت آگاهى بخشيدن به مردم بود. به همين دليل بارها با سپاهيان ((عمر سعد)) به اتمام حجت پرداخت ؛ گاه قرآن به دست ، بى سلاح و جامه نبرد، به ميان آنان رفته ...)).(۷)
ياران امام حسين (عليه السلام) و حضور نمادين قرآن
بى ترديد، حماسه حسينى از تابناكترين حماسه هايى است كه در تاريخ ، پديد آمده است . درخشندگى اين حماسه ، در كنار عواملى مانند رهبرى فوق العاده امام حسين (عليه السلام)، نتيجه حضور و ايفاى نقش سربازان لايق آن حضرت مى باشد؛ شايستگانى كه با شاگردى در محضر معارف بلند قرآن و همراهى بى دريغ با كاروان حسينى به آن همه والايى بار يافتند كه امام حسين (عليه السلام) در وصفشان چنين فرمود: همانا من يارانى با وفاتر و برتر از يارانم نمى شناسم ؛ فانى لا اءعلم اءصحابا اءولى و لا خيرا من اءصحابى .(۸) اين تعبير، بالاترين مدال افتخار براى آن پاكبازان عرش ‍ اشيان ، و بهترين گواه بر نقش آفرينى بى مانندشان در كربلاست .
در رفتار ئ گفتار آن شاگردان شايسته مكتب حسين (عليه السلام)، نمونه هايى از حضور نمادين قرآن گزارش شده است كه در اين جا بدان پرداخته مى شود. در آغاز به حضور نمادين قرآن در سخنان و استدلالهاى ايشان اشاره اى مى كنيم و در دنبال ، به باز خوانى گزارشهايى مى پردازيم كه بيانگر حضور حافظان و قاريان قرآن در كربلاست .


۱.قال (الحسين (عليه السلام)): ارجع اليهم فان استطعت اءن تؤ خرهم الى الغدوه و تدفهم عنا العشيه ، لعلنا نصلى لربنا الليله و ندعوه و نستغفره ، فهو يعلم اءنى قد اءحب الصلاه له و تلاوه كتابه و الدعاء و الاستغفار. نك : لوط بن يحييى ازدى غامدى ، مقتل الحسين (عليه السلام)، ص 106؛ محمد بن نعمان بغدادى عكبرى (شيخ مفيد)، الارشاد فى معرفه حجج الله على العباد، ج 2، صص ‍ 89 - 90؛ عبدالله بحرانى ، العوالم ، ص 243؛ محسن امين عاملى ، لواعج الاشجان فى قتل الحسين (عليه السلام)، ص۱۱۸.

۲. لما كانت ليله عاشوراء من المحرم خرجت من خيمتى لاتفقد اءخى الحسين (عليه السلام) و اءنصاره ، و قد اءفرد له خيمه ، فوجدته جالسا وحده يناجى ربه و يتلو القرآن . نك : موسوعه كلمات الامام الحسين (عليه السلام)، ص 408.

۳. محمد بن يعقوب كلينى ، الاصول من الكافى ، ج 1، ص 302.

۴.... على بن الحسين (عليه السلام): فدنوت لاسمع ما يقول لهم و اءنا اذ ذاك مريض فسمعت اءبى (عليه السلام) يقول لاصحابه : اءثنى على الله اءحسن الثناء و اءحمده على السراء و الضراء، اللهم انى اءحمدك على اءن اءكرمتنا بالنبوه و علمتنا القرآن . نك : لوط بن يحيى ازدى غامدى ، مقتل الحسين (عليه السلام)، ص 107؛ محمد بن محمد بن نعمان بغدادى عكبرى (شيخ مفيد)، الارشاد فى معرفه حجج الله على العباد، ج 2، ص 91؛ فضل بن حسن طبرسى ، اعلام الورى ، ج 1، ص 455؛ محمد باقر مجلسى ، بحارالانوار، ج 44، ص 392؛ عبدالله بحرانى ، العوالم ، ص 243؛ محسن امين عاملى ، لواعج الاشجان فى مقتل الحسين (عليه السلام)، ص 118.

۵.ركب الحسين على فرسه و اءخذ مصحفا فوضعه بين بديه ، ثم استقبل القوم رافعا يديه . نك : اسماعيل بن كثير دمشقى (ابن كثير)، البدايه و النهايه ، ج 8، ص 193؛ محمد بن احمد دشمقى باعونى ، جواهر المطالب فى مناقب الامام الجليل على بن ابى طالب (عليه السلام)، تحقيق محمد باقر محمودى ، ج 2، ص 284؛ شهاب الدين حسينى مرعشى ، شرح احقاق الحق ، به اهتمام محمود مرعشى نجفى ، ج 33، ص 603.

۶.البته ممكن است مراد از واژه ((مصحف )) در اين مورد، نامه كوفيان باشد كه حضرت (عليه السلام) براى اتمام حجت ، به همراه خود برداشتند.

۷.عبدالله جوادى آملى ، حماسه و عرفان ، ص 190.

۸. محمد بن جرير طبرى ، تاريخ الامم و الملوك ، ج 4، ص 317؛ محمد بن محمد بن نعمان بغدادى عكبرى (شيخ مفيد)، الارشاد فى معرفه حجج الله على العباد، ج 2، ص 91؛ فضل بن حسن طبرسى ، اعلام الورى ، ج 1، ص 455.

تجلى قرآن در حماسه عاشورا/محسن نورايى